تراوشات مغز پریود من

کاش بیداری و آرامش جمع می شدند

تراوشات مغز پریود من

کاش بیداری و آرامش جمع می شدند

خانه ای خواهم ساخت

 

خانه‌ای خواهم ساخت

به زیرش فرشی خواهم انداخت از خون برادرانم رنگین

بی ترنج و لچک ؛ سرخ محرابی

 

خانه‌ای خواهم ساخت

به دیوارش گوشواره‌ای می‌آویزم

از آخرین لبخند خواهرم

 

خانه‌ای خواهم ساخت

خانه‌ای روشن به نور امید

هرچند مدتهاست شمع امیدمان٬ با اشک مادرم خیس است 

 

خانه‌ای خواهیم ساخت...

سکوت

 

برای جان باختگان راه آزادی سکوت کنیم